بدون عنوان
سلام و درووووووووووود به همه خیلی اوضاعم به هم ریخته است عجیب داغون شدم خیلی خسته شدم جدن که بچه داری اونم دوتا بچه بافاصله سنی کم آدمو داغون میکنه تازه اول راهم اما خیلی نا امید شدم روزی نیست که گریه نکنم بهارم خیلی کوچولوه نمی خوام صدمه ببینه توی این اوضاع سحر جونم هم که نوزاده و خیلی هم کوچولو و ضعیفه کلن همه چی ریخته به هم بهار از همون ساعات اولی که سحر رو روی تخت کنار من دید چنان بغضی کرده بود که اگه بهش تلنگر می زدی منفجر می شد اما ازونجایی که دخترکم توداره فقط بهمون خیره خیره نگاه می کرد و هرچی بهش می گفتم بیابغلم مث چوب محکم ایستاده بود تکو...
نویسنده :
unique
14:35